Monday, September 29, 2008

من لم داده ام روی کاناپه و لیوان چای ام بخار میکند آرام آرام. دخترم که همین روزها سه سالش تمام میشود با دقت سعی میکند تمام آن چیزی را که در کلاس باله امروز یاد گرفته برایم اجرا کند. با هر زیر و بم آهنگ، هربار که دست و پای کوچکش را پوینت میکند عاشقترش میشوم....

Friday, September 26, 2008

آفتابی و سرد که باشد دوست دارم.
حواسم است که فقط روی سنگفرشهای قرمز راه بروم و پایم روی طوسی ها نلغزد. بین راه یک گروه از پیرمردهای خوشحال دوربینشان را دست من میدهند و به عکسی که از آنها گرفته ام میگویند فنتستیک.
من دلم خوش میشود چقدر.
فکرهایم را کرده ام. بزرگ که شدم دلم میخواهد "عکاس پیرمردهای مودب" شوم…

Saturday, September 20, 2008

مهر می آید و باز به مدرسه می روم.
من به پاییز وفادارم.



Wednesday, September 17, 2008

یک سال گذشت. میس یو:x

کوچولوی رنگی
هر روز یکی از لاک های به جا مانده از تو را میزنم
و با اشک روی ناخنم طرح دلتنگی میکشم


گلی
17 سپتامبر 2007

Sunday, September 7, 2008

انگشتم را روی کلمه های مقاله میکشم. فکر میکنم هیچ چیزی ناآشنا تر از این "علم" با من نیست. اینجا فلسطین دارد صبورانه به چین توضیح میدهد که ازطلوع خورشید تا غروب آن هیچ چیز نمی خورد و نمیآشامد. چین میپرسد اگر هوا ابری باشد و خورشید دیده نشود چه. دلم هوای ابری میخواهد. مژده برایم نوشته هیچ وقت نترسم، به گل های ریز فکر کنم. چشمایم را میبندم و هوای ابری میبینم. گل های ریز سفید نمناک توی مه غلیظ. انگشتم را روی تن گل های ریز میکشم. چقدر با من آشناست...

Wednesday, September 3, 2008

چند وقتی ست چتر خریده ام. من، من که هیچ وقت چتر نداشته ام و از نداشتنش هم غمی نداشته ام. من که همیشه بی خیال زیر همه ی باران ها راه میرفتم، تازه گی ها حس میکنم نم می کشم، درد میگیرم، پیر میشوم و آرام آرام میپوسم...
بی پدر همه را رام میکند این روزگار. هر چقدر هم که وحشی و سرکش باشی. آن وقت مجبوری همیشه زیر چتر راه بروی و خیلی زود یادت میرود زیر باران دنبال "blue bird of happiness" میگشتی...
غم انگیزست. میدانم...

Monday, September 1, 2008

Prot: I wanna tell you something Mark, something you do not yet know, that we K-PAXians have been around long enough to have discovered. The universe will expand, then it will collapse back on itself, then will expand again. It will repeat this process forever. What you don't you know is that when the universe expands again, everything will be as it is now. Whatever mistakes you make this time around, you will live through on your next pass. Every mistake you make, you will live through again, & again, forever. So my advice to you is to get it right this time around. Because this time is all you have....