Saturday, January 31, 2009

این روزها من همان پری کوچک دریایی هستم که صدایش را به ازای یک جفت پای زمینی فروخت/ نمیدانی چقدر میخواهم بگویم دلم تنگت است/ آوازم را فروخته ام افسوس.

Tuesday, January 13, 2009

می خواستم بنویسم چندتا قلب روی دیوار بیمارستان خوب بود، یک طوری که چند نفری نگران بشوند. حتی می خواستم بگویم این دردهای وحشتناک نفسم را می برد، بازهم یک طوری که چند نفری دلشان برایم کباب شود. شاید من دلم خوش شود که دو سه نفری دوستم دارند. اما حالا که میخواهم بنویسم خنده ام میگیرد چقدر دسپریتلی نیاز دارم که داد بزنم هلو! پلیز لاو می...