این همه غذا پخته ام برای چه؟ گرسنه نیستم اصلاً.دلم میخواست آشپزخانه مثل خانه ی روبه رو روشن باشد فقط.....
یک نفر به یک زبانی که نمی دانمش آواز میخواند. اما انگار قصه ی مرا میشناسد. انگار میداند آشپزخانه ی روشن، خوشبخت نیست همیشه......
باید همه ی غذا ها را دور بریزم. این سطل آشغال پر از داستانهایی ست که داستان من نیستند.....
Saturday, May 26, 2007
Wednesday, May 23, 2007
Sunday, May 13, 2007
Wednesday, May 9, 2007
Saturday, May 5, 2007
Subscribe to:
Posts (Atom)