Tuesday, February 14, 2012

وِر ایز مای ولنتاین کوفتی؟

به مناسبت این روز فرخنده رئیسم واسه تموم خانومای آفیس گل لاله فرستاده. همین شد که یهو یاد تمام ریلیشن شیپهای تخمی و ولنتاین های تخمی ترم افتادم و روزم خراب شد. 
حالا قبلش هم روزم خیلی درست نبود. 
اینجوریا.

Monday, February 13, 2012

حالا که ابروهامو کلفت تر کردم فهمیدم ابرو بده در واقع ابرو خوبه بوده. بیچاره این همه سال چقدر سرکوب شنیده. دم نزده.

Friday, February 3, 2012

Born of Anger

یه دونه آدمک گنده - به گمونم شنی تو کلاس ورزش بود. کف زمین. بعد میشستی روشکمش و مشت می زدی تو راست و چپ کله ش. یا با زانو وامیستادی رو رو قفشه سینه ش و مشت میزدی تو کله ش. اصلا اسم هم داشت حرکت. اسمش چکشی کردن بود. دستکش مشت هم داشتی دستات درد نمی گرفت. فقط میزدی گوم. گوم. حتی میشد پاشی لگد هم حواله ش کنی.
بهش زیاد فکر میکنم.
 سر کار. 
گوم.
گوم. 
تو راه. 
گوم.
گوم.
موقع خواب.
گوم.
گوم...