عاشق میشوم هرشب. معشوقم بااولین بوسه میمیرد.صبح تشیع جنازه تک نفری برگزار میشود.لباس سیاه میپوشم .گلهای رُز سفید روی قبرش میگذارم.شب که میشود دوباره عاشق دیگری میشوم.
توی لوپ افتاده ام.اما چه اهمیتی دارد.بگذار توی لوپ باشم اما خوشبخت.واین خوشبختی هیچ وقت هالت نمیکند...