با هزار بدبختی و لعن و نفرین به زندگی کله سحراز خواب بیدار شدم. گفتم حالا امروز مثل هر روز بدعنق و زشت نباشم. اصلا یه رزولوشن جدید بسازم که آدم خوش اخلاق و حوصله داری بشم از خود امروز. دکمه آسانسور زدم، در آسانسور باز شد دیدم یکی کف آسانسور بالا آورده...
چِنج آو پِلنز. از پله ها میرم و بد اخلاق و گه باقی می مونم.
2 comments:
ooooy che bad!!
من اینو خیلی دوست داشتم. خیلی خوب بود
Post a Comment