Tuesday, August 15, 2006

هيچ می‌دانی چرا، چون موج،

در گريز از خويشتن، پيوسته می‌کاهم؟

-زان که بر اين پرده ی تاريک،

اين خاموشیِ نزديک،

آن‌چه می‌خواهم نمی‌بينم،

آن‌چه می‌بينم نمی‌خواهم.




محمدرضا شفيعی‌کَدکَنی

1 comment:

Anonymous said...

سلام
مثل همیشه قشنگ انتخاب کردی.
راستی املیه اگر درست نوشته اشم یعنی چی؟