سالومه را آب برد. از آن سیل هایی که هر از گاهی توی زندگی می آید و آدم هایی که دوست داری میبرد. باید به از دست دادن ها عادت کرد. مگرغیر از این است که این آدمیزاد به هر کوفتی عادت میکند. غصه ام میگیرد. میخوابم.خواب میبینم سالومه را آب نبرده است.
20 comments:
Anonymous
said...
به افتخار سالومه كامنت دوني رو باز كردي؟كوچولو بازم يه دوست خوب پيدا مي كني.
بدم میاد! از این وب لاگت که همیشه ضعفهام رو به رخم می کشه و اشکمو در میاره بدم میاد. از وبلاگی که همه اون چیزهایی رو به یادم میاره که ازشون فراری ام... سالومه رفت پی خوشبختی اش . بیا شاد باشیم! من جای خالیشو تو خونه با عروسک پر می کنم ولی پر نمی شه. تو جای خالیشو تو آفیس چی کار می کنی؟.
سالومه همين اينجاست چون جاي خاصي نداره- مگه نه اين كه زندگي خاطره است و خاطره جا نداره...مگه نه اين كه يك لحظاتي هست تو دنيا كه اگه هستيم به خاطر و به خاطره اونا هستيم...اگه جا داشتن كه سفرهاي من بازم بيشتر مي شدند
آملی سلام آملی دلم تنگ شده بود برات یه عالمه شاید هم بیشتر آملی ، کاش بودی واسه چند تا کلمه حرف زدن منم اولین نفر بودن رو این برفا، البته اگه اون گربه رو آدم حساب نکنیم
فیلم امیلی رو بم دادن گفتن ببینش خیلی شبیه تو ئه... آهنگ بلاگت هم همیشه خیلی آرومم می کنه..نوشته هات بو ی زندگی خودم ..همش و خوندم.تو هم نمیشه تنها باشی..منم.. یه عکست تو بلاگ من.. چی بنویسم زیرش؟
املی نازنین من یهو میترسم یعنی چند روزه که میترسم این جا نوشته نو نیاد توش . یا شاید هم الکی میترسم . نمیدونم . جای ترس نیست. این موزیک وای املی شیشه ای . بیگ هوگ . یک نیوشای ترسو .
20 comments:
به افتخار سالومه كامنت دوني رو باز كردي؟كوچولو بازم يه دوست خوب پيدا مي كني.
هميشه از اين سيل وحشت داشتم
دوست خوب مثل آب زلال که سيل می بردش اما يکی از همين روزا با يه بارون لطيف بر مي گرده
ای کاش یه سیل میومد واونایی که بدم میاد رو می برد!!!!!!!!!
با "باید" که نمیشود کسی را عادتمند کرد. با زیاد "از دست دادن" اما چرا.
دیوونه رو ببینا!!!
تو زنده ای ؟
کجائی ؟؟؟
نمیشه یه خبر بدی ؟؟
.../سولماز / سالومه ؟
خواهرته ؟؟
همون بی حوصله بد اخلاقه ؟؟؟
کاشکی یه سیل بیاد منو ببره....
بدم میاد! از این وب لاگت که همیشه ضعفهام رو به رخم می کشه و اشکمو در میاره بدم میاد. از وبلاگی که همه اون چیزهایی رو به یادم میاره که ازشون فراری ام...
سالومه رفت پی خوشبختی اش . بیا
شاد باشیم! من جای خالیشو تو خونه با عروسک پر می کنم ولی پر نمی شه. تو جای خالیشو تو آفیس چی کار می کنی؟.
سالومه رو باد برد
چون سبک رفت
سنگینیش موند واسه ما
که فک کردیم سیل بردتش
در من زندانی ستمگری بود که هرگز به اوای زنجیرش خو نکرد
به نام اسم
و یا
هر شبیه بی مانند
که واژه باد جهان
گل به گل
گفتگویش باغ
سالومه همين اينجاست چون جاي خاصي نداره- مگه نه اين كه زندگي خاطره است و خاطره جا نداره...مگه نه اين كه يك لحظاتي هست تو دنيا كه اگه هستيم به خاطر و به خاطره اونا هستيم...اگه جا داشتن كه سفرهاي من بازم بيشتر مي شدند
گفت: با من دوست بشويد. من تک و تنهام
طنين بهاش جواب داد: من تک و تنهام... من تک و تنهام... من تک و تنهام...
آنوقت با خودش فکر کرد: چه سيارهی عجيبی!
شازده کوچولو
آملی
سلام آملی
دلم تنگ شده بود برات
یه عالمه
شاید هم بیشتر
آملی ، کاش بودی واسه چند تا کلمه حرف زدن
منم اولین نفر بودن رو این برفا، البته اگه اون گربه رو آدم حساب نکنیم
فیلم امیلی رو بم دادن گفتن ببینش خیلی شبیه تو ئه... آهنگ بلاگت هم همیشه خیلی آرومم می کنه..نوشته هات بو ی زندگی خودم ..همش و خوندم.تو هم نمیشه تنها باشی..منم.. یه عکست تو بلاگ من.. چی بنویسم زیرش؟
تو کجائی که دلم برات تنگ میشه؟
دردهايي است كه شب ها مرا از خواب بيدار ميكند...0
شب هايي است كه من به مُسكن ها اعتماد ...0
من مهربانم امشب و این پیش درآمد غمگین شدن است.میدانم....0
.
.
.
زمين دستگاه نوا ست
با کوک مي،لا،مي،لا
سيم آخر را كوك مي كني:0
مي
مي
مي
املی نازنین من یهو میترسم یعنی چند روزه که میترسم این جا نوشته نو نیاد توش . یا شاید هم الکی میترسم . نمیدونم . جای ترس نیست. این موزیک وای املی شیشه ای . بیگ هوگ . یک نیوشای ترسو .
:*
:*
.
.
.
Post a Comment