Wednesday, November 4, 2009

برای دلقک که رقاص شده است

یک نفر بیاید داستان این خانومی در دستشویی مجاور بنده به زبان لطیف اجنبی با تلفن حرف میزد و هور هور گریه می کرد را بنویسد. حتی میتواند من را هم به داستانش اضافه کند که به خاطر غم حاکم بر مستراح، شاش بند شده بودم...
آهای نویسندگان بزرگ، کجا هستید؟ راستی چه اتفاقی افتاد که نویسندگان بزرگ، کلکسیونر عکس شدند و تمام ذوق نویسندگی شان را صرف نوشتن چهارکلمه "عنوان" عکس می کنند؟ آن وقت یک عالمه داستان بی نقال مانده است که هیچ کس به دادشان نمیرسد.